سایه زمین به شکل یک مخروط است که قاعده آن مقطع زمین و طول متوسط آن ۱٬۳۸،۰۰۰ کیلومتر است. طول این سایه، بر اثر تغییر فاصله زمین از خورشید تا حدود ۴۰۰۰۰ کیلومتر نسبت به مبدا متوسط تغییر میکند. خسوف زمانی اتفاق میافتد که ماه وارد مخروط سایه زمین شود.
وقتی از بالا به دائرةالبروج بنگریم به اشتباه گمان میکنیم که ماهگرفتگی باید ماهی یک بار اتفاق افتد. خطای این دید وقتی آشکار میشود که از پهلو نگاه کنیم. آنگاه روشن میشود که این سه جرم در حقیقت بر یک خط واقع نیستند. ماه در نتیجه میل مدارش با دائرةالبروج، میتواند از بالا یا پایین مخروط سایه، به فاصلهای که حداکثر ۳۲٬۰۰۰ کیلومتر میشود بگذرد. برای اینکه خسوف برقرار باشد باید دو شرط مهم زیر همزمان با یکدیگر برقرار باشند:
1. خورشید، زمین و ماه، باید بر خطی مستقیم واقع باشند یعنی ماه به حالت بدر از زمین دیده شود. این واقعه ماهی یک بار روی میدهد.
2. ماه در حرکت مداریش باید در حال عبور از دائرةالبروج، یعنی در یکی از گرهها باشد.
بیشتر دیده شد که کره ماه نیمی از ماه را در زیر صفحه دائرةالبروج به سر میآورد و نیم دیگر را بالای آن. دو نقطهای که در آنها ماه صفحه دائرةالبروج را قطع میکند عقدتین نامیده میشود: یکی از این دو عقده رأس (گره شمالی) است و دیگری عقده ذنب (گره جنوبی). خط واصل این دو نقطه را خط عقدهها یا خط گرهها نامند.
ماه گرفتگی کلی
تمام ماه از داخل سایه ی زمین عبور می کند وبطور کامل در تاریکی فرو می رود. این رویداد به خاطر رنگ های گوناگون و متغییری که ماه در لحظه ی گرفت کامل در سطح خود دارد بسیار برجسته و مورد توجه است.
ماهگرفتگی جزئی
در ماهگرفتگی جزئی فقط قسمتی از ماه از میان مخروط سایه میگذرد. به این ترتیب بریدگی تاریکی در ماه تمام، در بخش شمالی آن و یا در بخش جنوبی، پدیدار میشود. البته ماهگرفتگیهای جزئی هم بعد و هم پیش از ماهگرفتگی کلی نیز واقع میشوند. در حدود نیم ساعت طول میکشد تا ماه کاملاً وارد سایه شود و مدت مشابهی نیز لازم است تا کاملاً از سایه بدر آید.
ماهگرفتگی نیمسایهای
ماهگرفتگی نیمسایهای، وقتی رخ می دهد که ماه در نیمسایهٔ زمین قرار می گیرد بنحویکه خورشید بصورت یک قرص بریده از پشت زمین بر ماه می تابد. در این صورت مقداری از شمال یا جنوب ماه تیرهتر به نظر میرسد و ماه به رنگ خاکستری سوخته درمیآید.
مطلب مرتبط: خورشید گرفتگی
همه نظرها (۰)