برخورد نزديک از نوع چندم؟!

در تمام طول تاريخ، انسان ها نسبت به اتفاقات و اجسام ناشناخته ترس يا واهمه اي داشته اند و سعي مي کردند تا آن را با بيان داستان ها و افسانه ها به فراموشي بسپارند. اين موضوع در مورد بيگانگان فضايي-UFOها- نيز صدق مي کند. امروزه با ورود صنعت سينما به زندگي و فرهنگ مردم، برخي از اين داستان ها به تصوير کشيده شده اند. "فيلم برخورد نزديک از نوع سوم" داستان انسان هايي است که به گونه اي با بيگانگان برخورد داشته اند. احتمالا مي دانيد که نام فيلم نيز از دسته بندي هاي «جي.آلن هينک» يوفولوژيست و ستاره شناس آمريکايي گرفته شده است.[1]

استيون اسپيلبرگ از جمله کارگردان هايست که علاقه ي خاصي به ژانر علمي-تخيلي دارد و در کارنامه ي هنري خود فيلم هاي خاصي را ثبت کرده است.يکي از عوامل علاقه ي او به موجودات فضايي، تماشاي بارش شهابي در کنار پدر به هنگام کودکي بوده که باعث شد در 17 سالگي فيلم "آذرخش"را بسازد. هرچند که آذرخش اولين پروژه ي حرفه اي او به شمار نمي آيد اما بسياري از بخش هاي برخورد نزديک از نوع سوم تحت تاثير اين فيلم نوشته شده اند.جالب است بدانيد که فروش آذرخش تنها يک دلار براي اسپيلبرگ سود به همراه داشت!

اسپيلبرگ هنگامي که مشغول پس از توليد فيلم "شوگرلند"بود، با کلمبيا پيکچرز براي ساخت يک فيلم علمي تخيلي به مذاکره نشست؛ اما چون بودجه محدود بود در ابتدا به فکر ساخت يک مستند از افرادي که تجربه اي از ديدن يوفوها  يا بشقاب پرنده ها و يا از اين قبيل مباحث داشتند، افتاد اما پس از مدتي منصرف شد.پس از ساخت فيلم آرواره ها و موفقيتي که براي شرکت سازنده اش به ارمغان آورد، کلمبيا پيکچرز براي اسپيلبرگ يک پوئن مثبت قائل شد به گونه اي که حق ساخت هر فيلمي را که او بخواهد به وي اعطا کرد. به اين ترتيب علاقه ي شخصي اين کارگردان تازه نفس و موفق باري ديگر نمايان شد.اسپيلبرگ براي نوشتن فيلم نامه به افراد بسياري مراجعه کرد و هربار نيز داستان دلخواه خود را نمي يافت.در نهايت خودش به کمک «جري بلسون» شروع به نوشتن کرد.آلن هينک نيز دراين راه به عنوان مشاور علمي پروژه در کنار آنها مشغول به کار شد. او عقيده داشت هرچند که فيلم رگه هايي از تخيل را با خود همراه دارد اما بسياري از بخش هاي فيلم بر حقيقت استوار است. با اين وجود ناسا از ساخت چنين فيلمي ابراز نگراني کرده و طي يک نامه ي بيست صفحه اي(!) به آنها هشدار داده بود.

کارلو رامبلدي وظيفه طراحي بيگانگان  و جان ويليامز موسيقي متن کار را برعهده داشتند که هردو بعدها در فيلم هايي همچون "اي.تي" نيز در کنار اسپيلبرگ حضور داشتند.

فيلم در سال 1977 در آمريکا منتشر و بر پرده ي سينماها نقش بست و توانست نظر مخاطبان  و منتقدان را به خود جلب کند تا جايي که جايزه ي پنجاه امين دوره ي اسکار، سي و دمين دوره ي بفتا، سي و پنجمين دوره ي گلدن گلوب و جايزه ي ساترن را از آن خود کرد. بنابراين شايد ايده ي خيلي بدي نباشد که ما نيز به تماشاي فيلم بنشينيم و ملاقاتي با اين موجدات بيگانه ي فضايي داشته باشيم!

 

 

 

 

[1] -اين دسته بندي هشت قسمت دارد که سه دسته ي اول در پايين توضيح داده شده است:

 برخورد نوع اول : شما شی بیگانه ای را می بینید .

برخورد نوع دوم : زمانی است که مدرک مستندی از آن شی یا موجود داشته باشید مثل علائم دایره ها و ...

برخورد نوع سوم : شما با آنها تماس پیدا می کنید .

 

همه نظرها (۰)

هیچ کس هنوز نظری ارسال نکرده